جامعه همیشه در آرامش و انتظام سازمانها، نهادها و افراد قرار ندارد، بلکه در درون هر جامعهای تضادها و کشمکشهایی به چشم میخورد. اعضای جامعه با باورها، نگرشها و فرهنگهای متفاوت با هنجارهای رایج جامعه برخورد میکنند؛ برخی از آنان با ارزشها و هنجارها همنوایی نشان میدهند و در این صورت تعارض و تضادی پیش نخواهد آمد، اما در پارهای از اوقات، عضو جامعه هنجارهای جامعه را در تضادّ با باورها و احساسات و نگرشهای خود تلقی میکند، که در این صورت تضادّ و ناسازگاری پدید خواهد آمد.
در عصر غیبت، ناهنجاریهای بسیاری در جامعه ایجاد میشود که با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدی قرار دارد. برخی از ناهنجاریها عبارتند از:
وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقی، شیوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامنی، هرج و مرج و بینظمی، عدم ارتباط صمیمی میان مسلمانان، تظاهر به دینداری و دینفروشی و افزایش فقر و گرسنگی.اینک به برخی از بیماریهای جامعة آن عصر اشاره میگردد.
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «در آخرالزمان بلای شدیدی که سختتر از آن شنیده نشده باشد، از سوی فرمانروایان اسلامی بر امّت من وارد خواهد شد، به گونهای که وسعت زمین بر آنان تنگ خواهد گشت و زمین از بیداد و ستم لبریز گردد، چندان که مؤمن پناهگاهی برای رهایی از ستم نمییابد.»1
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «سوگند به آنکه جان محمد(ص) در دست اوست این امت از بین نمیروند تا آنکه مرد بر سر راه زنان میایستد و چون شیر درندهای به آنان تجاوز میکند. بهترین آن مردم کسی است که میگوید: ای کاش او را پشت دیوار پنهان میکردی و در ملأ عام این عمل را انجام نمیدادی».2
رسول خدا(ص) فرمود: «ظهور مهدی(ع) هنگامی خواهد بود که دنیا آشفته و آکنده از هرج و مرج گردد و گروهی به گروه دیگر یورش برند. نه بزرگ به کوچک رحم کند و نه نیرومند به ضعیف ترحم نماید. در چنین هنگامی خداوند به او اجازة قیام میدهد.»3
موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در روایات اسلامی به تفصیل بیان شده است. در چنین وضعیتی انسانی که در انتظار مهدی آل محمد(ص) به سر میبرد و آرزوی دیدار و حکومت او را در دل میپروراند، به اینگونه ناهنجاریها اعتراض میکند و با آنها به ستیز مشغول میشود. انسان منتظر در مقابل چنین ناهنجاریها و کجرویهای اجتماعی هرگز سکوت نخواهد کرد، زیرا سکوت به معنای رضایت یا بیتفاوتی نسبت به وضع موجود است؛ او از درون و برون با چنین انحرافات اجتماعی به شدت در حال ستیز و تضادّ به سر میبرد.
در این مرحله، انسان منتظر با آگاهی از ناهنجاریهای اجتماعی در تلاش برای کنترل اوضاع اجتماعی و کاهش و ریشهکن کردن فساد و کجروی بر میآید. جامعهشناسان، کنترل یا نظارت اجتماعی را فرایندی میدانند که از طریق آن در یک گروه یا جامعه نحوة همسازی با هنجارها و الگوهای رفتاری استنتاج میشود.4 هر انسانی دارای مسئولیت است و اولین ناظر رفتار شخصیت وجدان اخلاقی اوست، ولی چون انسانها در میان سایر همنوعان خود زندگی میکنند، زیر نظر خانواده، محله، دوستان، همکاران و سازمانهای رسمی و قضایی قرار دارند. البته روشن است دو مکانیسم رسمی و غیررسمی جامعه بر رفتارها و هنجارها نظارت میکند.
انسان منتظر وظیفة خود میداند که بر هنجارهای اجتماعی نظارت کند و نگذارد هنجارها و معیارهای زندگی تغییر کند. این مکانیسم کنترلی به صورت نصح، خیرخواهی، امر به معروف و نهی از منکر، شکل اجرایی به خود میگیرد. قرآن کریم در مورد نظارت اجتماعی بر هنجارهای جامعه میفرماید:
«ولتکن منکم اُمّـتٌ یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون5؛ باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. اینان رستگارانند.»
روشن است که ضرورت کنترل اجتماعی برای حفظ ارزشها و هنجارها در جامعه، امری عقلی بوده و شرع مقدس نیز آن را مورد تأکید قرار داده است. امام باقر(ع) در مورد کارکردهای اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است:
«امر به معروف و نهی از منکر فرضیة بزرگ الهی است که بقیة فرائض با آنها برپا، راهها امن، کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تأمین، زمینها آباد و از دشمنان انتقام گرفته میشود و در پرتو آن همة کارها رو به راه میگردد.»6
مؤمن در چنین دورانی، منتظر محقّق ساختن آرمانهای مهدوی است و یکی از مهمترین آرمانهای او رفع فساد، ظلم و تبعیض است. انسان منتظر با خودآگاهی از چنین اهدافی ضمن خودسازی، تهذیب نفس و امر و نهی خویشتن به جامعه نظر میافکند و هنگامی که ناهنجاریهایی را مشاهده میکند با درک وظیفة خطیر امر به معروف و نهی از منکر مشفقانه به اصلاح خویش اقدام میکند و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهد کرد.
انسان منتظر با اتحاد روحی و هماهنگی درونی با ارزشهای مهدوی که همانا تطهیر زمین از آلودگیها و رفع انواع ظلم و ستمهاست با تلاشهای فردی و گروهی وظیفة خود میداند که در جهت پیشگیری و درمان ناهنجاریهای جامعه قدم بردارد. اینگونه است که میتواند انحرافات اجتماعی را درمان کند.
انسان منتظر پس از ستیز و کنترل اجتماعی ناهنجاریها در آخرین گام به اصلاح جامعه میپردازد.
مقصود از اصلاح در عرف علوم اجتماعی، نوعی تغییر اجتماعی در وضع موجود است؛ به طوری که چارچوب نظام اجتماعی تغییر پیدا نکند، ولی اگر تمامی زیربناها و بنیانهای اساسی جامعه دگرگون شود به آن انقلاب گفته میشود.
آلن بیرو در شرح مفهوم «اصلاح» مینویسد: «واژهای است جدید که یک ایدئولوژی و یا یک طرز تلقی سیاسی را مشخص میدارد. اصلاحطلبی اعتقادی است مبنی بر اینکه جامعه با دگرگونیهای سطحی و تدریجی و همچنین با تصحیحی بطئی و پیدرپی رو به بهبود میرود، بدون اینکه ساختهای اساسی مربوط به نظم مستقر، مورد تردید قرار گیرند».7 البته این واژه در اصلاح تعدیلی و اصلاح ساختاری نیز به کار رفته است و در این مقاله درمان و بهبود ناهنجاریهای اجتماعی از نوع تعدیلی و ساختاری مورد نظر است.
گفتنی است که اصلاحات اجتماعی بر دو قسم است: یکی اصلاحات تعادلی که ریشههای بروز مشکل را از میان نمیبرد و مصلحان اجتماعی به برقراری تعادل قناعت میکنند، دیگری اصلاحات ساختاری است که در این صورت دگرگونی در ارزشها، امتیازات، رفتارها و نظامها مطرح است و حیطة کار فقط به عرضة یک برنامه یا سیاست جدید منجر نمیشود. 8
اقداماتی که مؤمن منتظر دربارة اصلاحات تعادلی انجام میدهد، عبارتند از: تلاش برای برقراری عبادات دینی، معاملات حلال، روابط اجتماعی با مردم، جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی نظیر سرقت، تعدّی به حقوق دیگران، زنا و اعمال منافی با عفّت در جامعه، عمل به دستورات اجتماعی و فردی شریعت، احترام به مقدسات دینی و ...
اما اقداماتی که مؤمن منتظر دربارة اصلاحات ساختاری انجام میدهد، زمینهچینی برای انقلاب عظیم جهانی امام مهدی(ع) است؛ یعنی نقد ساختارهای تبعیضآمیز در جامعه، مبارزه با ظلم و بیعدالتی، ستیز با نابرابریهای ظالمانة اجتماعی، در هم شکستن ساختار سیاسی ـ اجتماعی استبداد و استعمار، نفی سلطة جهانی و مبارزة قاطعانه با فرآیند جهانیسازی قدرتهای جهانی و تعاون، همکاری و حمایت از مستضعفان در مقابل مستکبران و زورمداران عالم.
همة اقدامات بزرگ یادشده، یک شرط اساسی دارد و آن ایجاد نوعی خودآگاهی سیاسی و اجتماعی در میان تودههای مردم است که میبایست همراه با تبلیغات دینی در سطحی باشد که ملتهای مسلمان و مردم همة جهان را فراگیرد تا زمینهچینی برای اصلاحات ساختاری در بعد ناهنجاریهای اجتماعی انجام گیرد. پیامبر اکرم(ص) وعده میکند که مردمانی از مشرق زمین، زمینه را برای اصلاحات اجتماعی مهدوی فراهم میکنند: «یخرج اناسٌ من المشرق فیوطّئون للمهدیّ یعنی سلطانه؛ مردمی از مشرق زمین به پا خیزند و زمینه را برای برپایی حکومت مهدی آماده سازند.»9
ماهنامه موعود شماره 95-محمدرضا ضمیری -بنقل از شیعه نیوز
نظر بدهید |
شباهت های امام حسین و حضرت عیسی علیها السلام
قرآن کریم از زبان حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:
« قال انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً وجعلنی مبارکا این ما کنت و اوصانی بالصلوة و الزکوة ما دمت حیا، و براً بوالدتی و لم یجعلنی جبارا شقیا،
والسلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا» (سوره مریم، آیات 30 - 33)
ترجمه: (عیسی فرمود:) من بنده خدایم، به من کتاب داده و پیامبر ساخته است. و مرا هر جا که باشم مبارک گردانده، و مرا تا تا زندهام
به نماز و زکات سفارش فرموده است. و مرا نیکوکار به پدر و مادر قرار داده و جبار و شقی نساخته است. و درود بر من روزی که به دنیا آمدم
و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم.
بین حضرت عیسی در مسیحیت و امام حسین علیه السلام در امت اسلام وجه شباهت هایی هست.
از جهت مادر
از آن جمله از حیث مادر که هم حضرت مریم علیهاالسلام "سیدة النساء" (سرور زنان) است و هم حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام
درباره حضرت مریم قرآن میفرماید:
« و اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین» (سوره آل عمران، آیه 42)
""ترجمه: و آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاکیزه ساخته و بر تمام زنان جهان (زمان خودت) برتری داده است.""
در احادیث نیز وارد شده که نظیر این خطاب برای حضرت زهرا واقع شده است.
شاعر میگوید:
فان مریم احصنت فرجها ***و جاءت بعیسی کبدر الدجی
فقد احصنت فاطم وجهها ***و جاءت بسبطی نبی الهدی
""یعنی مریم دامن خویش از آلودگی نگه داشت و عیسی را که ماه تابان شبهای تار است به دنیا آورد.
فاطمه نیز روی خود را « از غیر خدا » بازداشت و دو نواده پیامبر هدایت را به دنیا آورد.""
مریم، صدیقه آن امت است:
« ما المسیح ابن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل و امه صدیقة کانا یأکلان الطعام » (سوره مائده، آیه 75)
""ترجمه: مسیح بن مریم جز پیامبر نیست که پیش از او نیز پیامبرانی زیست کردهاند، و مادر او صدیقه (راستین) است که هر دو غذا میخوردند.""
حضرت زهرا نیز صدیقه این امت است. درباره هر دو " بتول عذرا " گفته شده است.
از جهت مدت حمل
شباهت دیگر بین حضرت عیسی و امام حسین، در مدت حمل است.
در حدیث است ( نفس المهموم، ص 6، و بحار، جلد دهم، باب 11 ) که مدت حمل سیدالشهداء شش ماه طول کشید و هیچکس شش ماهه متولد نشد
که در عین حال بماند مگر حسین و عیسی علیهما السلام.
در حدیث دیگری آمده است که آیه زیر اشاره است به سیدالشهداء:
« و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة
قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین » (سوره احقاف، آیه 15)
""ترجمه: و به انسان سفارش کردیم به پدر و مادرش نیکی کند که مادرش با زحمت دوران بارداری و وضع حمل او را گذراند،
و دوران بارداری و شیرخوارگی وی سی ماه به طول انجامید تا اینکه به حد بلوغ و رشد خود رسید و چهل ساله شد. گفت:
پروردگار من! مرا الهام ده تا نعمتی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس گزارم و عملی شایسته کنم که مورد پسند تو باشد،
و فرزندان مرا صالح گردان، همانا من به درگاهت تو به میکنم و من از مسلمانان هستم.""
عیسی «برا بوالدتی» بود و حسین «وصینا الانسان بوالدیه احسانا». عیسی گفت: « انی عبدالله»؛ درباره حسین نازل شد:« انی من المسلمین ».
"عمرو بن سعید بن عاص اشدق" حاکم مکه نامهای نوشت به سید الشهدا و او را از نفاق و درگیری پرهیز داد.
حضرت در جواب نامهاش نوشت:
« لم یشاقق الله و رسوله من دعا الی الله و عمل صالحا و قال انی من المسلمین »
""ترجمه: کسی که به سوی خدا میخواند و عمل شایسته میکند و می گوید من از مسلمانانم، با خدا و رسول نزاع نکرده است.""
این سخن اشاره است به این آیه کریمة:
« و من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحا و قال اننی من المسلمین » (سوره فصلت، آیه 33)
""ترجمه: و چه کسی خوش گفتارتر است از آنکس که به سوی خدا میخواند و عمل شایسته میکند و گوید که من از مسلمانانم.""
در باب حمل عیسی نه ساعت و نه روز هم گفته شده است.
از جهت نحوه حمل
ضمنا شباهتی هم در نحوه حمل و وضع هست که هر دو کرها بوده است؛ اما مریم به خاطر اینکه فرشته بر او ظاهر شد و مریم گفت:
انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا (من از تو به خدا پناه می برم اگر پرهیزکار باشی) و گفت: یا لیتنی مت قبل هذا (ای کاش قبل از این مرده بودم.)
و حضرت زهرا به واسطه اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده بود که «فرزند او» کشته خواهد شد، و چون به حضرت گفته شد
که ائمه معصومین علیهم السلام از ذریه او خواهند بود، راضی شد.
در باب حمل حضرت سیدالشهدا اگر تولد آن حضرت در سوم شعبان و تولد امام حسن مجتبی علیه السلام در نیمه رمضان باشد، ممکن نیست
آنچه در بعضی روایات رسیده که فاصله آنها شش ماه و ده روز است درست بیاید. شش ماه و ده روز، با روایاتی منطبق است که تولد حضرت را در آخر ربیع الاول ذکر کرده.
از جهت مبارک بودن
همچنین در زمینه مبارک بودن نیز بین این دو شباهت وجود دارد.
عیسی علیه السلام می فرماید:
«و جعلنی مبارکا»
ترجمه: مرا مبارک قرار داد.
و درباره امام حسین نیز آمده است:
« و جعل الشفاء فی تربته و الاجابة تحت قبته و الائمة فی ذریته »
""ترجمه: خداوند شفا را در تربت او ، و اجابت دعا را زیر بارگاه او، و ائمه معصومین علیهم السلام را از نسل وی قرارداده است.""
منبع: حماسه حسینی 2 صفحه 145 تا 147 و سلام شیعه
همچنین روایت شده که هر کس از روز اول ماهی که مقارن با دوشنبه است به مدت 14 روز سوره واقعه را تلاوت کند؛ یعنی
در روز اول یکبار، روز دوم، دوبار، روز سوم، سه بارو.....روز چهاردهم، 14بار، روی فقر را نخواهد دید
بنقل از سایت http://eghlid.sums.ac.ir/modules/notice/notice_0028.html?uri=/index.html شبکه بهداشت و درمان