|
هشتاد و پنجمین سال فاجعه تخریب حرم مطهر ائمه مظلوم بقیع علیهمالسلام و کشتار وحشیانه شیعیان بی پناه حجاز به دست وهابیون جنایتکار و سفاک را به قلب مقدس صاحبالامر حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه تسلیت میگوییم |
یوم الهدم :
تا به حال نام یوم الهدم را شنیده اید ؟ یوم الهدم یعنی روز ویران کردن ... در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام – و بسیاری قبور دیگرپرداختند . ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند . طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهل صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و ... به یغما بردند . و این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود . صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب "تاریخ املکه العربیه السعودیه کما عرفت" بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد : در سال 1216 امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد. سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند. بیشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود) عثمان بن بشر از دیگر مورخان وهابی درباره حمله به کربلا چنین می نویسد: "… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آنها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به 2000 تن از اهالی کربلا را کشته بودند." جالب این جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را "عنوان المجد فی تاریخ نجد" گذاشته و از این وقایع به عنوان نشانههای مجد و شکوه و عظکت وهابیت یاد کرده است! اما این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آنها نبودند که وهابیان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمایش گذاشتهاند، مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امام نماند. "جمیل صدقی زهاوی" در خصوص فتح طائف می نویسد: "طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرس سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانهها کسی باقی نماند، به دکانها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در میان آنها تعدادی مصحف شریف و نسخههایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پیمال کردند." سرزدن این قبیل امور از پیروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نیست! تابعان کسی که همه مسلمانان را کافر و مشرک می دانست و مکه و مدینه را قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد، دارالحرب و دارالکفر!می دانست. در کتاب "الدررالسنیه" می خوانیم: "وی - محمد بن عبدالوهاب – از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و اله نهی میکرد و از شنیدن آن ناراحت میشد. صلوات فرستنده را اذیت میکرد و به سختترین وجه مجازات می نمود. حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مؤذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند." محمد بن عبدالوهاب به نوبهی خود در اعتقادات پیرو"ابن تیمیه حنبلی" است، که در قرن هشتم هجری میزیسته است، از ابن تیمیه عقاید جالبی نقل شده است. از جمله اینکه او خدا را جسم میدانست! برای ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهی حود می گوید: "ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه میکرد و میگفت: خداوند به آسمان دنیا میآید، همان گونه که من اکنون فرود میآیم! سپس یک پله از منبر پائین میآمد!" عقاید او آنچنان سخیف و بیمقدار بود که خود اهل سنت وی را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددی را به رشته تحریر درآوردند. این قطرهای کوچک از مرداب اعتقادات و عملکرد وهابیان در طول این سالیان است. در طول این دوران دانشمندان زیادی چه شیعه و چه سنی به نقد عقاید وهابیت دست زدهاند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ دادهاند. یکی از شبهات آنان مسألهی بناء بر قبور است. آنها ساختن بنا اعم از مسجد یا غیر آن را بر قبر حرام میدانند. در این نوشتار سعی می کنیم پاسخی مناسب به شبههی مذکور بدهیم. نخست آنکه: این شبههی آنان را صریح آیهی 21 سوره کهف دفع مینماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مومنانی که میخواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می فرماید: لَنَتَّخِذَنَّ علَیَْهِم مَّسْجِدًا (بی تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا می کنیم) دوم آنکه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت. از جمله میتوان به قبر حضرت داوود و حضرت موسی در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم که طبق نظر این آقایان از صحابه است و معصوم، خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور به عمل نیاورد… اما به راستی قومی که در تاریخ نه چندان طولانی خود، چنان که از زبان مورخین خودشان شنیدیم قرآنها را در خیابانها لگد مال ساختند و در قتل عام پیروان علی علیه السلام و سایر خلفا فرقی نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو می کردند، شایستگی این را دارند که مخاطب یک استدلال قرآنی و یا حتی تاریخی قرار گیرند؟! از در گاه خداوند متعال مسألت داریم که فتنهی آنان را هر چه زودتر ریشه کن فرماید و آنان را به اعقابشان که پیشگامان احراق و هدم و غارت بودند، ملحق فرماید. آمین و در حدیث دیگر آمده است که رسول خدا(ص) در بقیع حضوریافتند و اهل قبور را بدین گونه خطاب می کردند: “درود بر شما، خداوند ما و شما را بیامرزد شما پیشاهنگان ما بودید و ما هم در پی شما خواهیم آمد.” حرم ائمه بقیع در کتب تاریخ به عنوان مشهد و حرم اهل بیت(ع) معروف گردیده است و در این حرم مطهر قبر چهار تن از ائمه هدی- امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام- در کنار هم و به فاصله 2 تا 3 متری این قبرها، قبر عباس عموی گرامی رسول خدا(ص) قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است که متعلق به فاطمه بنت اسد می باشد. قبل از ویرانی ساختمان این حرم مطهر همه قبور شش گانه در زیر گنبد و دارای ضریح زیبایی بودند. همچنین مدفن تعدادی از همسران، فرزندان، اقوام و عشیره پیامبر اکرم و جمع کثیری از صحابه و یاران آن حضرت و تعداد بی شماری از شهدا و علما در این قبرستان قرار دارند. پیشینه قبرستان بقیع بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور رسول اکرم(ص) و به وسیله مسلمانان صدراسلام به وجودآمده است. در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده اسعدبن زراره و از مهاجرین عثمان بن مظعون می باشد. سمهودی می گوید: پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) آن حضرت به صحابه فرمودند: ”ابراهیم رابه سلف ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید.” او می گوید پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقه مند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشه های بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند. تخریب بقیع روز هشتم شوال سال 1344هجری قمری روزی سیاه برای مسلمانان جهان به شمار می رود. در این روزها وهابیان دین ناشناس حرم امامان معصوم بقیع را با خاک یکسان کردند. بنابر نقل مورخان آنچنان بقیع خراب گردید که به تپه ای از پاره سنگ و پاره آجر تبدیل شد و از کینه وهابیان به گونه ای زیر و رو گشت که به منطقه ای زلزله زده شباهت پیدا کرد. لازم به ذکر است آفات بزرگ و خطرناک در میان تمام مذاهب و آئین ها کج فهمی و تندروی ها وبرداشت های غلط وانحرافی است که به اصطلاح قرائت های خود ساخته از دین می باشد که از زمان های مختلف در میان پیروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعیف و تفرقه در آن مذهب شده است. یکی از این نمونه های بارز انحرافات فکری و برداشت های غلط گروه خوارج هستند. از جمله اوصاف آنها که در روایات به آنها اشاره شده، کثرت عبادت و تقید آنان به نماز و روزه و قرائت قرآن است به طوری که عبادت سایر مسلمانان نسبت به عبادت آنها حقیر و کم می باشد. ویژگی بعدی آنها این بود که به خاطر غرور و تحجر حاضر نبودند از هیچ ناصحی نصیحت بپذیرند. از دیگر ویژگی خوارج تکفیر مسلمانان بود تا جایی که هر مسلمان متعهدی را که با عقیده و تفکرات انحرافی آنان موافق نبود مرتد و خارج از اسلام می دانستند. پس از گذشت چندین قرن از ظهور خوارج و در آستانه قرن هشتم بود که نمونه ای دیگر از این انحرافات در جامعه اسلامی ظاهر شد و آن ظهور احمدبن تیمیه بود که در شام مطالبی را در مسائل اسلامی خلاف مسلمات اسلام و مخالف با فتاوای علما و پیشینیان به شکل های سخنرانی و مکتوب منتشر کرد. در این هنگام بود که بسیاری از علما و دانشمندان از شام و مصر و بغداد در مخالفت با نظریات او به میدان آمده و به نقد عقاید او پرداخته و بر انحراف و ارتداد او فتوا صادر کردند. ابن تیمیه پس از چندین بار زندانی شدن در مصر و شام، سرانجام در سال 728 هـ ق در زندان دمشق از دنیا رفت. اوضاع به همین گونه گذشت تا اینکه در قرن یازدهم در شهر نجد حجاز شخصی به نام محمدبن عبدالوهاب ظهور کرد و پس از چهار قرن بار دیگر به ترویج عقاید و افکار ابن تیمیه پرداخت. از آنجا که مردم شهر نجد افرادی دور از تمدن و معارف بودند عبدالوهاب در فعالیت خود موفق شد. یکی از مهمترین فتاوای فقهی وهابیان ،حرمت سفر برای زیارت قبور پیامبران و صالحان و حرمت تبرک وتوسل به آنان و ساختن حرم و بارگاه بر قبور آنهاست. بنابراین هرگونه توسل و تبرک جستن به ساحت پیامبران و ائمه معصومین(ع) اظهار شرک و کفر و بت پرستی محسوب و موجب حلال شدن مال و جان چنین افرادی است. مرحوم آیت الله امین عاملی در کتابش پیرامون عقاید وهابیان می نویسد: “اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشته اند و پس از توحید به شرک گراییده اند زیرا آنان در دین بدعت گذاشته اند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیا و صالحین به کفر و شرک روی آورده اند لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است.” جالب اینکه صنعانی وهابی در رساله اش با عنوان تطهیر الاعتقاد به این حقیقت اعتراف کرده که زیارت مرقدها و آثار اولیای خدا سیره مسلمین بوده است و آنان از زمان های گذشته این کار را انجام می دادند.(1) براساس این افکار غلط و نادرست بود که آنها به هرجا و هر شهر و دیاری که دست می یافتند قبل از هر چیز به تخریب مشاهد شریفه و بقاع متبرکه می پرداختند، کشتار وهابیان در عتبات عالیات صحنه ای سیاه در تاریخ اسلام است. در سال 1216 هـ ق امیرسعود با لشکری بسیار به شهر کربلاحمله ور شد و تعداد بیست هزار نفر از اهالی کربلاو زوار کشته شدند، خزانه حرم و تمام تزئینات و جواهرات حرم به تاراج رفتند. همچنین آنان به هنگام تسلط بر طائف و مکه قبور جد و عموی پیامبر، خدیجه همسر پیامبر و بسیاری از اماکن مقدسه را ویران کردند. در ماه رمضان 1344 هـ ق وارد مدینه شدند و پس از گذشت چند روز در هشتم شوال گنبد و بارگاه ائمه معصومین(ع) در بقیع را به طورکلی منهدم کردند و از این حرم و قبور به جز قطعه سنگ هایی که در اطراف قبور نصب کردند اثر وعلامتی باقی نماند. به کارگرانی که این عمل ننگین را انجام دادند مبلغ هزار ریال سعودی دستمزد پرداخت گردید. در این ماجرا تنها حرم پیامبراکرم(ص) محفوظ ماند و وهابیان در ادامه هتاکی های خود تصمیم داشتند قبر مطهر رسول خدا(ص) را نیز تخریب کنند اما از بازتاب این کار در جهان اسلام و برانگیخته شدن احساسات مسلمانان بر ضد خویش ترسیدند و به طور موقت از این عمل منصرف شدند. غارت اموال و طلاو جواهرات خزانه عظیم حرم رسول خدا(ص) و ائمه بقیع یکی دیگر از اعمال شنیع این گروهک بوده است. (2) بعضی از نویسندگان و هابی این مصونیت را این گونه توجیه می کنند: “که ما این گنبد را به عنوان یکی از گنبدهای مسجد می شناسیم نه به عنوان گنبد و بارگاه حرم پیامبر والا...” یکی از جهانگردان غربی به نام میسترکه به فاصله کوتاهی از ویرانی این حرم بقیع را دیده، ویرانی و خرابی آنجا را این گونه ترسیم می کند: “چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی در آن به وقوع پیوسته و به ویرانه ای تبدیل شده است،زیرا در جای جای بقیع به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و تیرهای چوب کهنه چیز دیگری نمی توان دید. ولی این ویرانی ها و خرابی ها در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده بود و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفیدرنگ که نشانگر قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیده است.” منبع خبر: بولتن بنقل شیعه نیوز |
نظر |