هر عبادتی، خلوص در آن اعتبار شده و مدّ نظر قرار می گیرد:
(ألا لله الدّینُ الخالص)
1. امّا تجلّی این خلوص در برخی از عبادات نمایانتر و طرد شرک در آن قویتر و آشکارتر است.
از جمله این عبادات حج است که توحید در آن تجسّم یافته
و از آغاز تا انجامش نمونه ای از توحید
و طرد شرک است، و از همین رو ترک حج، کفر قلمداد شده است:
(ولله علی النّاس حجُّ البیت من استطاع
إلیه سبیلا ً ومن کفر فإنَّ الله غنی عن العالمین)
2. پس حجْ ایمان و توحید، و ترک آن کفر عملی است. معنای تجلّی توحید
در حج این است که توحید چون در درجات خود تنزل کند و در چشم اندازها و مظاهر
خویش جلوهگر شود، به حج مبدل میگردد و اگر حج به سوی خدای سبحان
صعود کرده، در معارجْ راه ترقی طی کند،
به خداوند عرش میرسد، یا به توحید مبدل میشود؛ یعنی تبدیل به
عقیدهای میشود که چیزی
آن را آلوده نمیکند و یقینی میشود که شک و گمان بر
آن دست نمیساید، چنانکه
امام صادق (علیه السلام) فرمود: به عرش می پیوست چنان که
میان او و خدا حجابی نمی بود:
«… حتی یلصق بالعرش، ما بینه وبین الله حجاب»
3. از امام صادق (علیه السلام) در دعای سفر حج، روایت شده است
که پس از ادای کلمات فرج فرمود:
«… بسم الله دخلت، بسم الله خرجت وفى سبیل الله…» تا آنکه فرمود: «فإنّما أنا عبدک وبک ولک»
4. کسی که به زبان دعا آگاهی و احاطه دارد تفاوت میان این سخن آن حضرت که فرمود:
«فإنّما أنا عبدک وبک ولک» را با دیگر ادعیه و اوراد، به خوبی در می یابد. چون هدف مهم در
این نیایش ویژه، ذات خدای سبحان و لقای اوست، نه اسمی از اسمای حسنای حضرتش.
بر اساس این روایت، حج سیر به سوی خدا و رفتن برای دیدار او و تلاش برای نزدیکی
به خدایی است که در عین علوّ و والایی، نزدیک و در عین نزدیکی بس والا و بالاست:
«فى علوه دان وفى دنوه عال»
5 و نیل به جوار کسی است که از رگ گردن به آدمی نزدیکتر است: (أقرب إلیه من حبل الورید)
6 و روشن است که بنده جز با توحید دایم و ناب و طرد شرک جلیّ و خفی
به مولایش تقرب نمی جوید.
شاهد دیگر، سخن پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در سفر
حج پس از حمل جهازبر راحله اش فرمود:
این حجّی است که در آن نه ریایی است و نه سمعه ای:
«هذه حجة لا ریاء فیها ولا سُمْعة». سپس فرمود: هر کس توشه حج فراهم آورد
و در توشهاش چیز حرامی باشد، خداوند حج او را نخواهد پذیرفت:
«من تجهز وفى جهازه عَلَمٌ حرام لم یقبل الله منه الحج»
7. مطلب مزبور را از کلام دیگر آن حضرت نیز، که فرمود: حجر الأسود به منزله
دست راست خدا در زمین برای میثاق است،
می توان استفاده کرد: «استلموا الرکْن فإنه یمین الله فى خلقه یصافح بها خلقه
مصافحة العبد أو الرجل، یشهد لمن استلمه بالموافاة»
8. با تدبر در این بیانها روشن می شود که حج نمونه ای از توحید جامع است
و در این فرموده الهی متجلّی است:
(تعالوا إلی کلمةٍ سواءٍ بیننا وبینکم أن لا نعبد إلاّ الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتَّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله)
9. حاصل آنکه: حجْ توحید ممثل است و توحید همان فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن سرشته است و
دگرگونی برای آن نیست.
1 ـ سوره زمر، آیه 3.
2 ـ سوره آل عمران، آیه 97.
3 ـ وسائل الشیعه، ج 9، ص 422
4 ـ همان، ج 8، ص 279.
5 ـ بحار، ج 87، ص 189
6 ـ سوره ق، آیه 16.
7 ـ وسائل الشیعه، ج 8، ص 103.
8 ـ کافی، ج 4، ص 406؛ و وسائل الشیعه، ج 9، ص 400 ـ 407.
9 ـ سوره آل عمران، آیه 64.
مأخذ: صهبای حج، ص 79. بنقل :سایت اسرا
نظر |