امام زمان (عج) در کلام امام حسین(ع)
امام حسین(ع) میفرماید: میان ما اهلبیت 12مهدى وجود دارد که اولین آنها امیرمؤمنان علىبن ابىطالب(ع) و آخرین آنها نُهمین فرزند من است؛ و اوست قیام کننده به حق… براى او غیبتى است که گروهى در آن از دین خدا برمىگردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مى مانند.
وجود مقدس امام زمان(عج) در اعتقاد شیعی به عنوان «خونخواه کشته کربلا»(1) شناخته شده و شیعیان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسین(ع) و یارانش را یکى از آرزوهاى بزرگ خود مىدانند(2) تا جایى که در هر عاشورا به یکدیگر اینگونه سر سلامتى مىدهند: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین(ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد» (3)
خداوند پاداش ما را در عزاى مصیبت حسین(ع) بزرگ گرداند و او شما را از جمله کسانى که به همراه ولىاش امام مهدى از آل محمد به خونخواهى او برمىخیزند قرار دهد.
در یک کلام نام حسین(ع) و مهدى(ع) براى شیعیان یادآور یک حکایت ناتمام است، حکایتى که آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و پایانبخش آن حضرت بقیة الله الاعظم(ع) است.
در هر حال از آنجا که در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایىناپذیر برخوردارند، از همین رو مناسب دیدیم که در ایام اربعین سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى که از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(ع) رسیده است اشاره کنیم:
نسب مهدى(عج)
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در روایتهاى متعددى به این موضوع که حضرت مهدى(عج) از فرزندان و نوادگان ایشان است، اشاره کردهاند که از جمله آنها روایتى است که در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسولالله(ص) فاجلسنى على فخذه و قاللى: انالله اختار من صلبک یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و کلّهم فىالفضل والمنزلة عندالله سواء» (4)
بر جدم رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو 9 امام را برگزیده است که نُهمین نفر از ایشان قیامکننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع که قائم آل محمد(ص) از نسل حسین(ع) و نُهمین نواده اوست در روایات بسیارى که از طریق شیعه و اهل سنت روایتشده، آمده است و هرگونه شک و تردید نسبت به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان و آخرین ذخیره الهى را برطرف مىسازد.
«دخلت على النبى(ص) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه و فاه و یقول: انت ابنسید، انت امام ابنامام، انت حجّة ابنحجّة، ابوحجج تسعة من صلبک تاسعهم قائمهم.» (5)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم که آن حضرت در حالى که حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مىزند و مىفرماید: تو آقایى فرزند آقایى، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى، تو پدر حجتهاى نُهگانهاى، از نسل تو نُهمین حجت و قیامکننده آنان بر خواهد برخاست.»
عدالت گسترى مهدى(عج)
عدالت و تشکیل جامعهاى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى که از زندگى انسان بر کره خاک مىگذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریت خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود کشیدهاند؛ اما جز در مقاطع کوتاهى از زندگى بشر و آنهم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان به درستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى که از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم شیعه وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یکى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(عج) برشمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حکومت او امکانپذیر دانستهاند.
از جمله این روایتها روایتى است که از حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نقل شده و در آن آمده است:
«لولمیبق من الدنیا الا یوم واحد، لطوّل الله عزّوجلّ ذلک الیوم حتى یخرج رجل من ولدى، فیملأها عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً، کذلک سمعت رسولالله(ص) یقول» (6)
(اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را چنان طولانى مىگرداند که مردى از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده است پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، که درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.)
پیامبر گرامى اسلامى(ص) نیز قیام عدالتگستر نهمین فرزند امام حسین(ع) را چنین بیان مىکنند:
«… و جعل من صلب الحسین(ع) ائمة یقومون بامرى… التاسع منهم قائم اهل بیتى، مهدى امتى، اشبه الناس بى فى شمائله و اقواله و افعاله، یظهر بعد غیبة طویلة و حیرة مظلّة، فیعلن امر الله و یظهر دین الله… فیملأ الارض قسطاً و عدلاً، کما ملئت جوراً و ظلماً.» (7)
خداوند از فرزندان امام حسین، امامانى قرار داده است که امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مىدارند. نُهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مىباشد. او شبیهترین مردمان است به من در سیما و گفتار و کردار. پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ظاهر مىشود، آنگاه امر (آیین) خدا را آشکار مىسازد… پس زمین را از عدل و داد لبریز مىکند پس از آنکه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.)
صابران در غیبت مهدى (ع)
یکى از ارکان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع کسى است که همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مىکند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تکذیب نابخردان هراس به دل راه نمىدهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یکدیگر بوده و فضیلت بسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت برشمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء(ع) که خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تکلیف الهى است، در بیان مقام منتظرانى که صبر و شکیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مىورزند، مىفرماید:
«منّا اثنا عشر مهدیاً، اولهم امیرالمؤمنین علىبن ابىطالب، و آخرهم التاسع من ولدى، و هو القائم بالحق، یحیى الله به الارض بعد موتها، و یظهر به دین الحق على الدین کلّه، ولو کره المشرکون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علىالدینآخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان کنتم صادقین» اما ان الصابر فى غیبته علىالاذى و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسولالله (ص)» (8)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد که اولین آنها امیرمؤمنان علىبن ابىطالب(ع) و آخرین آنها نُهمین فرزند من است. و اوست قیام کننده به حق، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنکه مرده است زنده مىکند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مىدهد، اگرچه مشرکان نپسندند. براى او غیبتى است که گروهى در آن از دین خدا برمىگردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مىمانند، که این گروه را اذیت کرده به آنها مىگویند: «پس این وعده چه شد اگر راست مىگویید؟» آگاه باشید آن که در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تکذیب صبر کند، همانند کسى است که در مقابل رکاب رسول خدا(ص) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بىشمارى در روایات ما که براى منتظران فرج برشمردهاند به اعتبار همین صبر و شکیبایى و تحمل مشکلاتى است که منتظران واقعى فرج بر خود هموار مىکنند. چنانکه در روایتى که از امام صادق(ع) وارد شده، آمده است:
«… فلایستفرنک الشیطان، فان العزة لله و لرسوله و للمؤمنین، و لکن المنافقین لایعلمون، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على یرى من الاذى و الخوف، هو غدا فى زمرتنا… » (9)
شیطان تو را تحریک نکند. زیرا که عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است؛ لیکن منافقان نمىدانند، آیا نمىدانى کسى که منتظر امر ما (حاکمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى که مىبیند شکیبایى ورزد، در روز بازپسین در کنار ما خواهد بود…
خصال مهدى(عج)
امام مهدى(عج) عصاره و فشرده عالم هستى(10) و وارث همه انبیا و اولیای الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیکویى را که در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع کرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد، روایتهاى بسیارى وارد شده که از جمله آنها مىتوان به روایت زیر که از حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نقل شده اشاره کرد:
«فى القائم منّا سنن من الانبیاء: سنّة من نوح، و سنّة من ابراهیم، و سنّة من موسى، و سنّة من عیسى، و سنّة من ایّوب و سنّة من محمّد(ص) فامّا من نوح فطول العمر، وامّا من ابراهیم فخفاء الولادة و اعتزال الناس، وامّا من موسى فالخوف و الغیبة، وامّا من عیسى فاختلاف الناس فیه، وامّا من ایّوب فالفرج بعد البلوى، وامّا من محمّد(ص) فالخروج بالسیف.» (11)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد، سنتى از نوح، سنتى از ابراهیم، سنتى از عیسى، سنتى از ایوب و سنتى از محمّد(ص). از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیدهماندن ولادت و کنارهگیرى از مردم، از موسى ترس و غیبت از جامعه، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا و از محمّد(ص) قیام با شمشیر را.
پینوشتها:
1- ر. ک: قمى، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعاى ندبه، اصل عبارتى که در دعاى مزبور آمده چنین است: «این الطالب بدم المقتول بکربلاء».
2- ر. ک: همان، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئل الله الذى اکرم مقامک و اکرمنى ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد»
3- همان جا
4- القندوزى، سلیمانبن ابراهیم، ینابیع المودة، نجف، مکتبة الحیدریة، 1411 ق، ص 590، به نقل از: موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، 1415 ق، ص659، ح 688?
5- حسینى ترمذى، محمد صالح، مناقب مرتضوى، ص139، به نقل از: قرشى، على اکبر، اتفاق در مهدى موعود 7، ص 35
6- الشیخ الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1359 ق، ج 1، ص317، ح 4 به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 661، ح693
7- همان، ج 1، ص257، به نقل از: حکیمى، محمد، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1374، صص36-35
8- همان، ج 1، ص317، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین، صص666- 655، ح703
9- الکلینى، محمدبن یعقوب، الکافى، ج 8، ص37، به نقل از حکیمى، محمد، همان، ص293
10- در برخى از تفاسیر کلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است
11- علم الیقین، ج 2، ص793، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، صص669- 668، ح 710
منبع:http://mahdaviyatpu.blogfa.com
نظر
![]() |
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از تاسف بار ترین جهالت هایی که این بار نه بر غیر مسلمانان بلکه بر معتقدان به قرآن عزیز سایه افکنده،نگاه غیر راهبردی و غیر استراتژیک به آیات این کتاب شریف است.
معتقدم اصولی ترین استراتژی ها و حتی تاکتیک ها در تمام موارد و علی الخصوص حوزه مطالعاتی بنده یعنی دشمن شناسی در قرآن موجود است.
و حقا که تعریف قرآن از خود با عنوان "وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ" جداً برازنده است.
هیچ گاه معنای واقعی این آیه شریف را اینگونه درک نکرده بودم که حوادث اخیر در فلسطین اشغالی آن را برایم نمایان ساخت:
لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمیعاً إِلاَّ فی قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ (سوره حشر آیه 14)
ترجمه: اینها (یهودیان) دسته جمعى با شما نمى جنگند مگر در داخل قریه هاى محکم و یا از پس دیوارها(خود را پنهان سازند). شجاعتشان بین خودشان شدید است تو آنان را متحد میبینی ولى دلهایشان پراکنده است و این بدان جهت است که مردمى بى تعقل هستند.
گفتنی است استفاده از فعل مضارع در ادبیات عرب نشان از استمرار دارد.
می بینیم قرآن بسیار روان و صریح از این سخن می گوید که یهودیان قدرت نبرد مستقیم ندارند و خودشان را پشت دیوار های بلند مخفی می کنند. و با اینکه شما در ظاهر فکر میکنی آن ها با هم متحدند ، در واقع این طور نیست و آنها با هم اختلافات جدی دارند و دلهایشان پاره پاره است (و برای تو اینگونه وانمود می کنند که با هم مشکل و اختلافی ندارند).
شاید این آیه تفسیری دقیق از اوضاع کنونی رژیم صهیونیستی باشد.
رژیم سفاکی که داعیه نبرد دارد و داعیه اینکه پنجمین ارتش قدرتمند دنیا است ، لیکن در میدان جنگ شجاعتی از او نمی بینی که هیچ ، اگر از ترس رسوخ کرده در قلبش با خبر باشی وانمود سازی هایش را جدی نمی گیری ،در نبردی همچون جنگ 33 روزه با تعدادی کم و نیرویی اندک با نعره های حیدری به فرار وادارش می کنی.
رژیمی که از ترس نیرو های مقاومت فلسطینی و لبنانی خود را پشت دیوار های حائل مخفی کرده و حالا باید اندیشه نیل تا فرات را در درون دیوار های بلندی که دور تا دور خود کشیده است به نظاره بنشیند.
"ساخت دیوار حائل در مرز های فلسطین اشغالی و شهرک های صهیونیستی"
قرآن : اینها (یهودیان) دسته جمعى با شما نمى جنگند مگر در داخل قریه هاى محکم و یا از پس دیوارها(خود را پنهان سازند).
نظر صهیونیست ها را به آیه ای از عهد عتیق جلب می کنم ! ! ! :
" و امتی را بر علیه شما بر خواهم انگیخت .... که تو را در تمامی درازههایت محاصره کند تا دیوارهای بلند و حصین که بر آنها توکل داری در تمامی زمینت منهدم شود و تو را در تمامی دروازههایت در تمامی زمینی که یهوه خدایت به تو می دهد محاصره خواهد نمود"(سفر تثنیه باب 28 آیات پایانی).
نکته دیگر اینکه شاید خیلی ها در سراسر دنیا ، ساکنان سرزمین های اشغالی را با هم متحد می پندارند که برای رسیدن به هدفی واحد از چهار گوشه جهان گرد هم آمده اند.
لیکن اینگونه نیست و در واقع رژیم صهیونیستی دچار شکاف های عمیق جدی از نظر اجتماعی ، مذهبی،اقتصادی و حتی آرمانی است، اما چون ما محیط خود را از طریق رسانه ها می شناسیم و عموم رسانه ها و بنگاه های خبری در دست صهیونیست هاست از نشر این اخبار قویا جلو گیری به عمل می آید.
قرآن :شجاعتشان بین خودشان شدید است تو آنان را متحد میبینی ولى دلهایشان پراکنده است و این بدان جهت است که مردمى بى تعقل هستند.
در واقع اختلافات بسیار زیاد بین یهمودیان "اشکنازی" و "سفارادیم" انکار نا پذیر است و حتی بین یهودیان ارتودوکس (مذهبی) و لاییک اختلافات شدید و جدی در ادامه سیاست های جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی و حتی برنامه های اقتصادی این رژیم جعلی وجود دارد.
اخیرا اخبار این اختلاف ها درز کرده و ما شاهد دو رقمی شدن خود سوزی ها در اسرائیل هستیم ، خود سوزی هایی در اعتراض به اختلافات طبقاتی بین اشکنازی ها (یهودیان غربی) و سفارادیم (غیر غربی) و دیگر موارد.
فشار روانی که فرد را به انتخاب زجرآور ترین نوع مرگ یعنی خود سوزی کشانده است.
اولین فردی که این خط را شکست "موشه سلیمان" بود:
«موشه سلیمان» شهروند صهیوینیست که در جریان یک تظاهرات ضد دولتی در شهر حیفا اقدام به خودسوزی کرد و به دلیل سوختگی بالای 90 درصد جان داد، در آخرین یادداشت شخصی اش در فیس بوک،نوشت:
«خیلی عصبانی هستم، متنفرم...می خواهم از این کشور بروم... مهاجران روس را می بینم که در عرض چند ثانیه کمک های دولتی را دریافت می کنند اما من چون در اسرائیل متولد شده ام از این کمک ها محروم هستم».
سیلمان در این یادداشت اشاره می کند که چون در اسرائیل متولد شده از کمک های دولتی بی بهره است اما شهروندان مهاجر به راحتی این اعانهها را دریافت می کنند، چرا که اسرائیل نیاز دارد حتی با دادن باج به یهودیان سرتا سر دنیا هم که شده آن ها را به فلسطین اشغالی بکشاند. تا از موج مهاجرت معکوس که پس از بیداری اسلامی قوت گرفته جلوگیری نماید.
قطعا نتیجه دنیا گرایی و این که به مردمی فقط وعده های دنیوی بدهی جز این نخواهد شد ، حال شما فرهنگ رمضان را با چنین ایدئولوژی قیاس نمایید!!!
در آخرین مورد نیز پیرزنی 70 ساله خود را به آتش کشید.و تعداد خود سوزان را به یازده تن رساند.
اینبار روزنامه "هاآرتص" که اختلافاتی جدی با جریان فکری حاکم بر روزنامه "ایعود آهارانوت"دارد نوشت:
خودسوزی این پیرزن 70 ساله در امتداد خودسوزی های متعدد شهروندان اسرائیلی است که از ماه گذشته تاکنون خود را به آتش کشیده اند. سوختگی این پیرزن نیز از درجه دوم و سوم گزارش شده است.
براستی این رژیم جعلی همانگونه است که قرآن عزیر برایمان تفسیر نموده است.اما دریغ از گوش شنوا !!!
به خدا سوگند فقط کافی است مسلمانان اراده کنند تا کار این رژیم جعلی یکسره شود.
در پایان توجه صهیونیست ها !!! را به آیه ای دیگر از قرآن و سپس به ادامه آیات مذکور در باب 28 سفر تثنیه از عهد عتیق جلب می نمایم:
قرآن عزیز در سوره اسرا آیه 7 می فرماید:
" آن گاه که وقت انتقام ظلمهاى شما فرا رسید باز بندگانى قوى و جنگ آور را بر شما مسلط مى کنیم تا اثر بیچارگى و خوف و اندوه رخسار شما ظاهر شود و به مسجد ، معبد بزرگ شما- مانند بار اول- داخل شوند و ویران کنند و به هر چه رسند نابود ساخته و به هر کس تسلط یابند به سختى هلاک گردانند "
و در ادامه آیات در باب 28 کتاب تثنیه به عنوان مثال در آیه 62 آمده است:
" و واقع میشود چنان که خداوند بر شما شادی خواهد نمود تا شما را هلاک و نابود گرداند و ریشه شما از زمینی که برای تصرفش در آن داخل می شوید(!!!) کنده خواهد شد"
پس به این اشغالگران می گوییم خود بیرون بروید قبل از آنکه بیرون بریزیمتان.
روز قدس قطعا و ان شا الله شروعی بر این پایان است.
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج)که صد البته نزدیک است.
http://antisemitism.blogfa.com/
استاد رائفی پور
ما پیروان حیدریم
یادگاران فتح خیبریم
همو که بود نفس رسول
همسر ام ابیها بود و روح بتول
پدر11 معصوم است علی
مظلوم عالم است ولی
با جان و روحش هدایت می کند
در شب قدر ما را شفاعت می کند
احادیثی از حضرت امیر مؤمنان(ع) در مورد امام زمان (عج) :
*روایت است که فرمودندیکی از فرزندانم در آخرالزمان قیام می کند که دو اسم دارد : یکی از آن دو اسم مخفی و دیگری آشکار. اسم مخفی اش احمد و نام آشکارش ((م ح م د )) می باشد.
* از حضرت علی (ع) درباره اوصاف حضرت مهدی (عج) پرسیدند؛ ایشان در پاسخ فرمودند او جوان چار شانه و متوسط القامه، خوش مو و خوش چهره است. موهای او بر روی شانه هایش ریخته و نور چهره اش بر سیاهی موها و محاسن و سرش غلبه دارد. به فدای فرزند بهترین کنیزان گردم.
*از حضرت علی (ع) روایت است که فرمودند قائم را از این جهت قائم نامیده اند، که پس از رخت بستن ذکر و یادش قیام خواهد کرد.
* حضرت علی (ع) در پاسخ به سوال یکی از افرادی که از حکومت ظالم به ایشان شکایت کرده بود فرمودند قسم به خدا ، آنچه آرزو می کنید تنها پس از هلاک باطل پیشگان و در هم شکستن و نابودی جاهلان و امنیت تقوا پیشگان واقعی رخ می دهد که چقدر کم است تا جایی که احدی از شما جای پا پیدا نکند و مردم از مرده نزد نزدیکانش کم ارزش تر می شوند . وقتی در چنین شرایطی هستید همان است که خدا فرموده : (( وقتی زمان یاری و پیروزی خدا بیاید.))
*حضرت علی (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که به ایشان فرمودند ای علی جان ، هنگامی که قائم ما قیام کند ، سیصد و سیزده مرد به تعداد سپاه بدر به نزد او جمع می شوند. وقتی که زمان خروجش فرا رسید شمشیر در غلاف مانده ای دارد که او را فریاد می کند : ای ولی خدا ، بپا خیز و دشمنان خداوند را هلاک کن .
* حضرت امیر (ع) فرموده اند همانا یاران قائم جوانند و پیرمرد در میان ایشان جز به اندازه سرمه چشم و نمک در توشه سفر یافت نمی شود که کمترین توشه سفر نمک است .
همچنین حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلى! عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان (علیه السلام) قائم نامیده شده است؟ حضرت فرمود: هنگامى که جدم حسین بن على (علیه السلام) به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند: پروردگارا! آیا کسى را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وا مى گذارى؟ خداوند متعال به آنها وحى فرستاد: آرام گیرید! به عزت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهد کشید، هر چند بعد از گذشت زمانى باشد. آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسین (علیه السلام) را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند. یکى از آنها در حال قیام نماز مى خواند. حق تعالى فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت.))
منبع:http://www.askdin.com
التماس دعای فرج