| |||||||
|
نظر بدهید |
امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
نوروز ، تنها در زمان ظهور قائم ما اهل بیت واقعیت می یابد که
خداوند ما را بر تمامی خبائث و رذائل مسلّط می گرداند.
منبع : بحارالانوار جلد 52
همچنین میفرمایند،در نوروز بود که خداوند از انسانها عهد بندگی و تبعیت از خلیفه الله را گرفت
و در نوروز بود که خداوند از انسان عهد و پایبندی به خوبیها را گرفت.
آشکار شدن بهار بشریت و نوروز حقیقی انسانها، که آرزوی تمامی
صالحان تاریخ است، تنها در علم و اراده خداوندی است .
چون آن حضرت از پس پرده پنهان زیستی ظاهر شود،
همه آفرینش به شوق چنان واله و شیدا شوند که وصفناپذیر است .
علی شریعتی در کتاب هبوط در کویر آورده است:
« انتخاب علی به خلافت و نیز انتخاب علی به وصایت در غدیر خم همزمان با نوروز بود و چه تصادف شگفتی!
آن همه عشقی که ایرانیان به علی داشتند پشتوانه نوروز شد.»
پیامبر در پیشگاه خداى تعالى بسیار فروتن و متواضع بود و همواره از درگاه حق تعالى درخواست داشت که او را به آداب نیکو و اخلاق پسندیده بیاراید، از این رو در دعایش چنین مى گفت :
(( ((اللهم حسن خلقى و خلقى )) )) و مى گفت : (( ((اللهم جنبنى منکرات الاخلاق )) )) خداى تعالى نیز دعاى آن حضرت را مستجاب کرد، و در وفاى به وعده اى که فرموده و گفته است : (( ((ادعونى استجب لکم )) )) (???) قرآن را بر او نازل کرد و بدان وسیله او را ادب آموخت . پس معیار خلق و خوى آن حضرت ، قرآن است .
سعد بن هشام مى گوید: بر عایشه وارد شدم و از اخلاق رسول خدا صلى اللّه علیه و اله پرسیدم . گفت : مگر قرآن را نمى خوانى ؟ گفتم : چرا. گفت : خلق رسول خدا صلى اللّه علیه و اله قرآن است . خداوند آن حضرت را به وسیله قرآن ادب آموخت همانند این آیات :
(( خذ العفو و امر بالمعروف و اعرض عن الجاهلین . ))
و قول خداى تعالى : (( ان اللّه یاءمر بالعدل و الاحسان ...))
و قول خداى تعالى : (( واصبر و ما صبرک الا باللّه . ))
و قول خداى تعالى : (( واصبر على ما اصابک ان ذلک من عزم الامور. ))
و قول خداى تعالى : (( لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور. ))
و قول خداى تعالى : (( فاعف عنهم واصفح ان اللّه یحب المحسنین . ))
و قول خداى تعالى : ععع و لیعفوا و لیصفحوا اءلا تحبون ان یغفر اللّه لکم ... ))
و قول خداى تعالى : (( ادفع بالتى هى احسن فاذالذى بینک و بینه عداوة کانه ولى حمیم . ))
و به وسیله قول خداى تعالى : (( والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس . ))
و با این قول خداى تعالى : (( اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضا. ))
و چون روز جنگ احد دندان پیشین پیامبر صلى اللّه علیه و اله شکست و خون بر روى مبارکش جارى شد، آن حضرت خونها را پاک مى کرد و مى گفت : ((چگونه چنین جمعیتى رستگار خواهند شد که چهره پیامبرشان را با خون رنگین کردند در حالى که وى ایشان را به سوى پروردگارشان دعوت مى کرد؛ پس خداوند این آیه را براى تاءدیب آن حضرت نازل کرد: (( لیس لک من الامر شیى ء... ))
امثال این تاءدیب در قرآن بى حد و حصر آمده است ، و مقصود نخستین از تاءدیب و تهذیب ، وجود مقدس آن حضرت است و بعد از او، نور بر همه خلایق مى تابد؛ زیرا او به وسیله قرآن و مردم به وسیله او تاءدیب شده اند، از این رو فرموده است : ((برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را به کمال و تمام برسانم .))
آنگاه مردم را به اخلاق نیکو ترغیب فرمود. و چون ما آن مکارم اخلاقى را در بخش ریاضت نفس و تهذیب خلق نقل کردیم دوباره تکرار نمى کنیم . سپس هنگامى که خداوند خلق شریف آن حضرت را کامل ساخت ، او را ثنا گفت و فرمود: (( ((و انک لعلى خلق عظیم )) )) ، به لطف گسترده خداوند سبحان بنگر که تا چه حد بلند مرتبه و بزرگ نعمت است ، در حالى که به پیامبرش مرحمت فرموده و به او اخلاق کامل ارزانى داشته است ، او را ثنا گفته گرچه اوست که پیامبر را به خلق کردیم آراسته اما این را به او نسبت داده مى گوید: (( ((و انک لعلى خلق عظیم )) )) خداوند خلق را براى رسول خدا صلى اللّه علیه و اله بیان کرده و سپس رسول خدا صلى اللّه علیه و اله خلق را چنین بیان مى کند: ((خداوند مکارم اخلاق را دوست دارد و رذایل اخلاقى را دشمن مى دارد.))
از على علیه السلام نقل شده است : ((شگفتا از مرد مسلمانى که برادر مسلمانش براى حاجتى نزد او مى آید ولى او خود را شایسته کار خیر نمى بیند، در صورتى که اگر او امید ثواب ندارد و از عذاب و مجازات نیز نمى هراسد، شایسته است که به سوى مکارم اخلاق بشتابد، زیرا مکارم اخلاق هدایت کننده به سوى راه نجات است . مردى عرض کرد: آیا شما خود این سخن را از پیامبر صلى اللّه علیه و اله شنیده اى ؟ فرمود: آرى ، چیزى بهتر از آن را هم شنیده ام : وقتى که اسیران قبیله طىّ را آوردند، دخترکى میان اسیران بود، عرض کرد: یا محمّد! اگر مصلحت بدانى ، مرا از قید اسارت آزاد فرما تا مورد ملامت مردم عرب واقع نشوم ؛ زیرا من دختر بزرگ قوم خود هستم ، پدرم از کسانى که حمایتشان لازم بود، حمایت مى کرد و افراد گرفتار و در بند را آزاد مى ساخت ، گرسنه را سیر و به او اطعام مى کرد و با صداى بلند سلام مى نمود و دست حاجتمندى را هرگز رد نمى کرد، من دختر حاتم طایى هستم پیامبر صلى اللّه علیه و اله - پس از شنیدن سخنان او - فرمود: اى دختر! این صفاتى که تو گفتى ، صفت مؤ من واقعى است ، اگر پدر تو مسلمان بود هر آینه براى او طلب آمرزش مى کردم ، آنگاه رو به یارانش کرد و فرمود: او را آزاد کنید که پدرش مکارم اخلاق را دوست مى داشت و همانا خداى تعالى مکارم اخلاق را دوست مى دارد. پس ابوبردة بن دینار از جا برخاست ، عرض کرد: یا رسول اللّه ، آیا خدا مکارم اخلاق را دوست مى دارد؟ فرمود: به خدایى که جان من در دست قدرت اوست ، جز افراد خوش خلق ، کسى وارد بهشت نمى شود.))
از آن حضرت است : ((همانا خداى تعالى اسلام را به مکارم اخلاق و اعمال نیک آمیخته است )) و از جمله مکارم اخلاق است ، حسن معاشرت ، خوش برخوردى ، نرمخویى ، انجام کار نیک ، اطعام دیگران ، سلام کردن بر همگان ، عیادت بیمار مسلمان - خوب باشد یا بد - تشییع جنازه مسلمان ، حسن جوار با همسایگان - مسلمان باشد یا کافر - بزرگداشت پیرمرد مسلمان ، قبول دعوت به مهمانى و دعا کردن به میزبان ، گذشت و اصلاح بین مردم ، جود و بخشش ، آغاز به سلام ، فرو خوردن خشم و چشم پوشى از لغزش مرم . دین اسلام ، هرزگى ، بیهوده کارى ، آوازخوانى ، هر نوع نوازندگى و هر نوع تار تنبور و تبهکارى ، دروغ ، غیبت ، بخل ، حرص ، ستمکارى ، نیرنگ ، سخن چینى ، برهم زدن بین مردم ، قطع رحم ، بدخلقى ، خود بزرگ بینى ، فخر فروشى ، و خودبینى ، دست درازى ، چاپلوسى ، کینه و حسد، فال بد،، سرکشى ، تجاوز و ظلم را از میان برده است .
انس مى گوید: رسول خدا صلى اللّه علیه و اله هیچ نصیحت خوبى را فروگذار نکرد مگر آن که ما را به سوى آن فرا خواند و ما را به انجام آن ماءمور ساخت و هیچ دغلبازى - و یا گفت : هیچ عیبى - و هیچ صفت زشتى نبود مرگ آن که ما را بر حذر داشت و از آن نهى کرد و این آیه شریفه مشتمل بر همه آنها است : (( ان اللّه یاءمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذى القربى ... ))
معاذ مى گوید: رسول خدا صلى اللّه علیه و اله مرا سفارش کرد و فرمود: ((اى معاذ! تو را سفارش مى کنم به تقواى الهى ، راستگویى ، وفاى به عهد، اداى امانت ، ترک خیانت ، رعایت همسایه ، مهربانى نسبت به یتیم ، نرمش در گفتار، سلام دادن ، خوش رفتارى ، کوتاهى آرزوها، ایمان مداوم ، ژرف بینى در قرآن ، دوستى آخرت ، ترس از حساب ، فروتنى ، و زنهار که دانایى را دشنام دهى با راستگویى را تکذیب کنى ، یا از گنهکارى ، پیروى و یا از رهبرى عادل ، نافرمانى کنى و یا در زمین فساد کنى ، و سفارش مى کنم تو را به تقواى الهى در همه جا و توبه از هر گناه نهانى را در نهان و از گناه آشکار را آشکارا به عمل آورى ))
پیامبر صلى اللّه علیه و اله بندگان خدا را این چنین ادب آموخت و آنان را به مکارم اخلاق و آداب نیک فرا خواند.
سلام و درود ابدی بر کسی که رحمت خدای ارحم الراحمین برای جهانیان است
و نیز بر خاندان پاک و صادق اش
سالروز مبارک منت الهی به جهانیان مبارک
و چه زیبا و برازنده است تاج پادشاهی بر صاحب زمین و افلاکیان ای باقیمانده نسل پیامبران و امامان
هر جاهستی التماس دعا
تشرفی که 4000 سنی را شیعه کرد |
در آن هنگام، آیت الله اصفهانی پدرم را داخل مسجد طلبید. پدرم به آن مقام وارد شد، اما طولی نکشید که صدای گریه اش بلند شد و آن گاه، فریادی بلند زد و از هوش رفت. |
سیدبحرالعلوم یمنی، از علمای بزرگ زیریه در یمن بوده که وجود حضرت ولی عصر علیه الصلوة و السلام را انکار می کرده است. ... تا این که آن جناب نامه ای برای حضرت آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی رضوان الله تعالی علیه می نویسد و برای اثبات وجود امام زمان (ع) دلیل قاطعی درخواست می کند.
آیت الله اصفهانی، در جواب می نویسد: «جواب شما را باید به طور حضوری بدهم. شما طی سفر به نجف اشرف مشرف شوید تا جواب را دریافت کنید.» .... و اینک بشنوید ماجرای شیعه شدن سید یمنی را از زبان فرزند او: وقتی به مقام مهدی (ع) در وسط وادی السلام نجف وارد شدیم، دیدیم که آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به سوی چاهی که در آن جا بود، رفت و به دست خود از آن آب کشید و تجدید وضو کرد و این در حالی بود که ما به عمل او می خندیدیم. آن گاه وارد مسجد مقام شد و چهار رکعت نماز خواند و کلماتی گفت. به ناگاه دیدیم که تمام فضای مقام غرق نور و روشنایی گشت. در آن هنگام، آیت الله اصفهانی پدرم را داخل مسجد طلبید. پدرم به آن مقام وارد شد، اما طولی نکشید که صدای گریه اش بلند شد و آن گاه، فریادی بلند زد و از هوش رفت. وقتی داخل شدم دیدم که آیت الله اصفهانی بالای سر پدرم نشسته است و شانه های او را مالش می دهد تا به هوش آید. وقتی از آن جا برگشتیم، پدرم گفت: «حضرت ولی عصر حجت بن الحسن العسگری (عج) را به طور حضوری زیارت کردم و با دیدنش مستبصر و شیعه اثنی عشری شدم.» سید بحرالعلوم یمنی، پس از بازگشت به یمن 4000 نفر از مریدان سنی خویش را به مذهب تشیع مشرف گرداند. منبع خبر: شیفتگان حضرت مهدی (عج)، قاضی زاهدی ، ج1، ص124. بنقل شیعه نیوز |